اکنون ادامه دارد..قسمت چهل و هشتم از فصل اولمهمان: امید قبادیبا حضور: رشید کاکاوند کتاب و سایر انتشارات۸۵ تکنیک (شیوههای اصولی و نوین رویارویی با خانوادههای افراد مرگ مغزی، دکتر امید قبادی، دکتر کتایون نجفی زاده، نشر اندیشه سرا)شخصیتها (شاعر، نویسنده، بازیگر، کارگردان، خواننده، موسیقدان ….)دکتر امید قبادی (نایب رئیس انجمن اهدای عضو ایرانیان، مدرس بین المللی روش های اصولی رویارویی با افراد مرگ مغزی، زاده ۱۳۴۳ ه.خ)دکتر کتایون نجفی زاده (فوق تخصص بیماری های ریوی و مدیر عامل انجمن اهدای عضو ایرانیان، برنده جایزه بانوی برتر جهان در فعالیت اهدا عضو و پیوند اعضا در سال ۲۰۲۴)عسل بدیعی (بازیگر ایرانی، ۱۳۹۲ - ۱۳۵۶ ه.خ)میرزا رضی الدین آرتیمانی (متخلص به رضی، از شاعران و عارفان مشهور دوران صفویه، ۱۰۳۷ - ۹۷۸ ه.ق)فیلم، سریال، تئاتر ، نمایشنامه و فستیوال…بودن یا نبودن (کیانوش عیاری، ۱۳۷۷)معرفی پادکستدارکساید https://castbox.fm/ch/6773475سایر*در صورت علاقه به داشتن کارت اهدای عضو عدد ۷ رو یه شماره ۳۴۳۲ پیامک کنید *اشعار و جملات و عباراتزندگی درک همین اکنون است زندگی شوق رسیدن به همان فردایی است که نخواهد آمد تو نه در دیروزی، و نه در فردایی ظرف امروز، پر از بودن توست شاید این خنده که امروز، دریغش کردی آخرین فرصت همراهی با، امید است(سهراب سپهری)==================درین بوستانم نه هایی نه هویی درین گلستانم نه رنگی نه بویی چه کردم چه گفتم چه دیدی که هرگزنیایی نپرسی نخواهی نجویی دویدیم چون آب بر روی عالم ندیدیم در هیچ آب رویی نکردیم هرگز کسی را سلامی رسیدیم هرجا، کشیدیم هویی چه شوری است در سر رضی را ندانم که پیوسته دارد به خود گفتگویی(رضی)================دست شوقی با گریبان آشنا میخواستیم جامهٔ جان در غم عشقی فنا میخواستیم دیده گریان، سینه سوزان، دل تپان، جان مضطرب شکر للّه یافتیم آنچ از خدا میخواستیممعتکف بوده است در جان آنکه جان جویاش بود همنشین بودست با ما آنکه ما میخواستیم(رضی)===============همه دردم همه داغم همه عشقم همه سوزم همه در هم گذرد هر مه و سال و شب و روزم وصل و هجرم شده یکسان همه از دولت عشقت چه بخندم چه بگریم چه بسازم چه بسوزم گفتنی نیست که گویم ز فراقت به چه حالم حیف و صد حیف که دور از تو ندانی به چه روزم دست و پایم طپش دل همه از کار فکنده چشم بر جلوهٔ دیدار نیفتاده هنوزم غصهٔ بیغمیم داغ کند ور نه بگویم داغ بیدردیم از پا فکند ور نه بسوزم رضیم، جملهٔ آفاق فروزان ز چراغم همچو مه، چشم به دریوزهٔ خورشید ندوزم(رضی)================آنجا که وصف آن قد و بالا نوشتهایم اقرار عجز خویش همانجا نوشتهایم حاصل، دمی زیاد تو غافل نبودهایم یا گفتهایم حرف غمت یا نوشتهایم از سوز اشتیاق نیارم که دم زنم کاتش گرفته دست و قلم تا نوشتهآیمشد پشت و روی نامه سیه با وجود آن از صد هزار حرف یکی نانوشتهایم(رضی)================الهی به مستان میخانهات به عقل آفرینان دیوانهاتبه نور دل صبح خیزان عشق ز شادی به انده گریزان عشق به رندان سر مست آگاه دل که هرگز نرفتند جز راه دلبه اندهپرستان بی پا و سر به شادی فروشان بی شور و شرکه خاکم گل از آب انگور کن سرا پای من آتش طور کنخدا را به جان خراباتیان کزین تهمت هستیم وارهان به میخانهٔ وحدتم راه ده دل زنده و جان آگاه ده که از کثرت خلق تنگ آمدم به هر جا شدم سر به سنگ آمدم بیا ساقیا می بگردش در آر که دلگیرم از گردش روزگار مئی ده که چون ریزیش در سبو بر آرد سبو از دل آواز هو از آن می که در دل چو منزل کند بدن را فروزانتر از دل کند از آن می که گر عکسش افتد به باغ کند غنچه را گوهر شبچراغ از آن می که گر شب ببیند به خواب چو روز از دلش سر زند آفتاب از آن می که گر عکسش افتد به جان توانی به جان دید حق را عیانبیا تا سری در سر خم کنیم من و تو، تو و من، همه گم کنیمپریشان دماغیم، ساقی کجاست شراب ز شب مانده باقی کجاست(رضی)================مرا گویی که چونی؟ چونم ای دوست جگر پر درد و دل پر خونم ای دوست حدیث عاشقی بر من رها کنتو لیلی شو،که من مجنونم ای دوست بفریادم ز تو، هر روز، فریاد از این فریاد روز افزونم ای دوستشنیدم عاشقان را می نوازی مگر من زان میان بیرونم ای دوست؟ تو گفتی: گر بیفتی گیرمت دست از این افتاده تر کاکنونم ای دوست؟ غزلهای نظامی بر تو خواندم نگیرد در تو هیچ افسونم ای دوست(نظامی)
--------
2:12:45
--------
2:12:45
قسمت چهل و هفتم، امیر خادم، احسان عبدی پور
اکنون ادامه دارد..قسمت چهل و هفتم از فصل اولمهمان: امیر خادمبا حضور: احسان عبدی پور کتاب و سایر انتشاراتبازگشت به رام الله (مرید برغوثی، هاجر زمانی، انتشارات کتابستان معرفت)فرانکشتاین در بغداد (احمد سعداوی، امل نهبانی، انتشارات نیماژ)صلحی که همه صلح ها را بر باد داد ( دیوید فرامکین، حسن افشار، انتشارات ماهی)ایران بین دو انقلاب (یرواند آبراهامیان، احمد گل محمدی، نشر نی) قبله عالم (عباس امانت، حسن کامشاد، انتشارات کارنامه) ایران برآمدن رضاخان (سیروس غنی، حسن کامشاد، انتشارات نیلوفر)ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران (فریدون آدمیت، انتشارات گستره)تاریخ بیداری ایرانیان (ناظم الاسلام کرمانی، انتشارات امیرکبیر)شخصیتها (شاعر، نویسنده، بازیگر، کارگردان، خواننده، موسیقدان ….)امیر خادم (کارشناس ارشد ادبیات انگلیسی، دکترای ادبیات تطبیقی از دانشگاه آلبرتا، استاد دانشگاه، پادکستر)علی بندری (پادکستر)جلال خالقی مطلق ( ادیب، زبانشناس، ایرانشناس و شاهنامهپژوه ایرانی، زاده ۱۳۱۶ ه.خ)احسان یارشاطر (نویسنده و تاریخنگار ایرانی، بنیانگذار و سرویراستار دانشنامهٔ ایرانیکا، بنیانگذار مرکز مطالعات ایرانشناسی و استاد بازنشستهٔ مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیا، ۱۳۹۷ - ۱۲۹۹ ه.خ)پادکست فردوسی خوانیماجرای مشروطهچنل بیبی پلاسمعرفی پادکست:دارکسایدcastbox.fm/ch/6773475
--------
2:11:23
--------
2:11:23
قسمت چهل و ششم، مجتبی شکوری
اکنون ادامه دارد..قسمت چهل و ششم از فصل اولمهمان: مجتبی شکوری کتاب و سایر انتشاراتپایان ناخرسندی؟ (تاد مک گوان، امیرعلی محمدی، نازنین شهبازی، نشر ققنوس)یا این یا آن (کییِر کگارد، صالح نجفی، نشر مرکز)کتاب قهرمان هزار چهره (جوزف کمبل، شادی خسرو پناه، انتشارات گل آفتاب)تو، آن هستی (جوزف کمبل، مینا غرویان، انتشارات دوستان)شخصیتها (شاعر، نویسنده، بازیگر، کارگردان، خواننده، موسیقدان ….)مجتبی شکوری (لیسانس مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی شریف و دکترای علوم سیاسی از دانشگاه تهران، زاده ۱۳۶۶ ه.خ)هانری کربن (فیلسوف، ایرانشناس و اسلامشناس فرانسوی، ۱۹۷۸ - ۱۹۰۳ م)فرانسیس بیکن (فیلسوف، سیاستمدار، دانشمند، حقوقدان و نویسنده انگلیسی، ۱۶۲۶ - ۱۶۱۷ م)سورن کییِرکگارد (نویسنده، الهی دان، شاعر و فیلسوف دانمارکی، از وی بهعنوان پدر اگزیستانسیالیسم یاد میشود، ۱۸۵۵ - ۱۸۱۳ م)جوزف کمبل (اسطورهشناس آمریکایی، ۱۹۸۷ - ۱۹۰۴ م)فیلم، سریال، تئاتر ، نمایشنامه و فستیوال…مری و مکس (آدام اِلیوت، ۲۰۰۹)جهان با من برقص (سروش صحت، ۱۳۹۷)صبحانه با زرافهها (سروش صحت، ۱۴۰۲)پادکست رادیو راهدارکساید https://castbox.fm/ch/6773475www.darksidep.comسایرکینتسوگی (اتصال با طلا، هنری ژاپنی است که در آن قطعات شکسته سفال و کوزه را با مادهای شامل پودر طلا به هم چسبانده و تعمیر میکنند، فلسفه کینتسوگی میتواند به عنوان نمایشی از فلسفهٔ ژاپنی وابی-سابی ،عدم کمال، پذیرا شدن کاستی، به حساب آید)زروان (زَروان یا زُروان به معنی زمان و نام یکی از ایزدان آئین مزدیسناست)اشعار و جملات و عباراتاز کران تا به کران، لشکر ظُلم است ولی از اَزَل تا به اَبَد، فرصتِ درویشان است(حافظ)----------هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیرآرام تر از آهو بی باک تر از شیرم هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر(معین کرمانشاهی)----------دو چیز طَیرهٔ عقل است، دم فرو بستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی (سعدی)----------قطره را تا که به دریا جایىست پیش صاحبنظران دریایىست ور ز دریا به کنار آید زود شود آن قطره ناچیز که بود قطره دریاست اگر با دریاست ورنه او قطره و دریا دریاست(فخر الدین مزارعی)
--------
1:35:04
--------
1:35:04
قسمت چهل و پنجم، فرامرز پارسی، امیرحسین ماحوزی
اکنون ادامه دارد..قسمت چهل و پنجم از فصل اولمهمان: فرامرز پارسیبا حضور : امیرحسین ماحوزیکتاب و سایر انتشاراتعبور از صحاری ایران (آلفونس گابریل، فرامرز نجد سمیعی)شخصیتها (شاعر، نویسنده، بازیگر، کارگردان، خواننده، موسیقدان ….)فرامرز پارسی (فوق لیسانس معماری و شهرسازی ـ دانشگاه علم و صنعت ایران، معمار، مرمتگر، مدرس دانشگاه، زاده ۱۳۴۲ ه.خ)آلفونس گابریل (جغرافیدان، محقق و سفرنامهنویس اتریشی، ۱۹۷۶ - ۱۸۹۴ م)فیلم، سریال، تئاتر ، نمایشنامه و فستیوال…علت مرگ نامعلوم (علی زرنگار، ۱۴۰۳ ه.خ)سایرامپرسیونیسم (جنبش هنری گروه بزرگی از نگارگران آزاداندیش و نوآور فرانسه بود که در دهههای۱۸۶۰ و ۱۹۰۰ به سرعت در کشورهای غربی دیگر پدید آمد و ظهور کرد و خیلی زود جهانگیر شد. در این شیوه هنرمند تلاش دارد با کمک ضربات پیاپی و شکستهٔ قلممو و به کار بردن لختهرنگهای تجزیه شده و تابناک که ارتعاش تشعشعات نور خورشید را در ذهن تداعی میکند، دریافت و برداشت مستقیم خود را از دیدههای زودگذر بهشکلی رؤیاگونه به تصویر کشد. در روش دریافتگری، اصول مکتبی طراحی دقیق، سایهروشنکاری، ژرفانمایی فنی و ترکیببندی متعادل و معماریگونه رعایت نمیشود.)اشعار و جملات و عباراتآری، آری، زندگی زیباست زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست ورنه، خاموش است و خاموشی گناه ماست(سیاوش کسرایی)————کار عالم عبرت است و حسرتست حیرت اندر حیرت اندر حیرتست هر زمان این راه بیپایان تر است خلق هر ساعت درو حیران تر است هیچ دانی راه رو چون دید راه هرکه افزون رفت افزون دید راه(عطار)————غرض نقشی ست کز ما باز ماند که هستی را نمی بینم بقایی مگر صاحبدلی روزی به رحمت کند در حق مسکینان دعایی(سعدی)————در بیانِ این سه، کَم جُنبان لبت از ذَهاب و از ذَهَب، وَز مَذهبت کین سه را خصمست بسیار و عدو در کمینت ایستد چون داند او ور بگویی با یکی دو الوداع کل سر جاوز الاثنین شاع(مولوی)
--------
2:29:29
--------
2:29:29
قسمت چهل و چهارم، حسن معجونی، رشید کاکاوند
اکنون ادامه دارد..قسمت چهل و چهارم از فصل اولمهمان: حسن معجونی با حضور: رشید کاکاوندکتاب و سایر انتشاراتدایی وانیا (آنتون چخوف، هوشنگ پیر نظر، نشر قطره)مرغ دریایی (آنتون چخوف، کامران فانی، نشر قطره)سه خواهر (آنتون چخوف، سعید حمیدیان کامران فانی، نشر قطره)باغ آلبالو (آنتون چخوف، سیمین دانشور، نشر قطره)پیرمرد و دریا(ارنست همینگوی، ترجمه احمد کسایی پور، نشر هرمس)مرد بالشی (مارتین مک دونا، امیر امجد)ستوان آینیشمور (مارتین مک دونا، زهرا جواهری)غرب غم زده ( مارتین مک دونا، بهرنگ رجبی)مامورین اعدام ( مارتین مک دونا، بهرنگ رجبی)شخصیتها (شاعر، نویسنده، بازیگر، کارگردان، خواننده، موسیقدان ….)حسن معجونی (بازیگر و کارگردان تئاتر ایرانی، زاده ۱۳۴۷ ه.خ)محمد طالب آملی (از شاعران بزرگ پارسی و طبری سرا سدهٔ یازدهم قمری است. او در ریاضیات، اخترشناسی، حکمت و عرفان دستی قوی داشته یکی از تواناترین شاعران سبک هندی است، ۱۰۳۶ - ۹۹۴ ه.ق)فیلم، سریال، تئاتر ، نمایشنامه و فستیوال…راننده تاکسی (مارتین اسکورسیزی، ۱۹۷۶ م)موسیقی ( آلبوم، جشنواره ها ، موسیقی فیلم و ... )آینه (فرهاد مهراد، اردلان سرفراز، حسن شماعی زاده، تنظیم منوچهر اسلامی، ۱۳۵۰ ه.خ)اشعار و جملات و عباراتوقتِ ضرورت چو نَمانَد گریز دست بگیرَد سَرِ شَمشیرِ تیز(سعدی)————-۱آن طفل یتیمم که ز بس بیکسم، از باد دریوزه کنم جنبش گهواره خود را۲از ضعف به هر جا که نشستیم، وطن شد وز گریه به هر سو که گذشتیم، چمن شد جان دگرم بخش، که آن جان که تو دادی چندان ز غمت خاک به سر ریخت که تن شد پیراهنی از تار وفا دوخته بودم چون تاب جفای تو نیاورد، کفن شدهر سنگ که بر سینه زدم، نقش تو بگرفتآن هم صنمی بهر پرستیدن من شد عشاق تو هر یک به نوایی ز تو خوشنود گر شد ستمی بر سر کوی تو، به من شد از حسرت لعل تو ز خون مژه طالب چندان یمنی ریخت که گجرات، یمن شد۳در غربت مرگ بیم تنهایی نیستیاران عزیز آن طرف بیشترند۴من کیستم آخر ز کجا میآیم کآشفته چو طره صبا میآیم مانا که به خواب دیده باشم خود را خوش در نظر خود آشنا میآیم۵مرگ جان میدهد از حسرت افسردنِ ما گور لب میمکد از چاشنی مردنِ ماهر نفس میکند از دیده ما جذب سرشکخاک گویی شده افیونی خون خوردن ما۶نارسا بختم وگرنه همتم کوتاه نیستاوج عنقا گیرم از بال مگش باشد مرامن چراغم کشتنم را حاجت شمشیر نیست میتوان افشاند دامان که بس باشد مرا ۷هوشمندی جگر آسایی و جان فرسایی استبر جنون زن که در او چاشنی رسوایی است به عبارات حکیمانه دل از دست مدهزان که چون قول کنی محض دکان آرایی است۸ما حذر از برق چشم زخم نداریم خرمن ما را تمام دانه سپند است تلخ تر از زهر چیست چاشنی صبرتلخ تر از هر دو نوش داروی پند است(طالب آملی)-----------------آهوی کوهی در دشت چگونه دودااو ندارد یار بی یار چگونه بودا(ابوحفص سغدی)
"نسخه کامل، بدون حذفیات و با شرح کامل"
اکنون...» یک برنامه گفت وگومحور و متفاوت است که با اجرای سروش صحت شما را به سفری به عمق تجربیات انسانی و جهان کتاب ها، فیلم ها، موسیقی ها و... می برد. این برنامه با دعوت از مهمانانی برجسته از دنیای هنر، ادبیات، فلسفه، شعر، علم، ورزش و... ، به لحظات تأثیرگذار زندگی می پردازد.
اینجا در "اکنون..." زندگی کمی دیروز، اندکی فردا و خیلی امروز است.
این پادکست برای هواداران این برنامه آپلود می گردد..
اکنون ادامه دارد..
برای حمایت از برنامه لطفا حتما اکنون را در فیلیمو تماشا کنید
https://www.filimo.com/m/149231
t.me/aknoon_talks